- دیو سرشت
- بد نهاد، بدخو
معنی دیو سرشت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دیوسیرت، دیونهاد، بدنهاد، بدطینت، بدخو
آنکه خلق و خوی دیو دارد
نیک ذات
نیک ذات
خوش ذات، خوش فطرت
در ورزش دویدن به مسافت ۱۰۰ یا ۲۰۰ یا ۴۰۰ متر
دیو مانند، بد خو تند خو، زشت، کسی که اعمال ناشایسته از او سر بزند، شخصی که دیو جامه پوشیده باشد